فیک[تکراره یح اشتباهع بزرگ...]

[part⁵]

مرده:هوم...شاید بتونم بجای پول ازت چیزه دیگ ای بگیرم
سوآ:م‌‌‌...منظورت چیه عوضی
پ سوآ:چی؟
مرده:میتونی دخترتو بجای اون پول بهم بدی*پوزخند
پ سوآ:نه نه دخترم نه
مرده:مطمئنی؟
پ سوآ:آره مطمئنم قول میدم تا چند روز دیگ پولتو جور کنم
مرده:..............

سوآ ویو
از حرفش شوکه شدم ولی پدرم قبول نکرد وگفت پولشو تا چند روز دیگ جور میکنه وبهش میده واون مرد هم بدون اینکه چیزی بگه رفت..‌منم دیگ رفتم لباسامو عوض کروم وبدون خوردن غذا خوابیدم که صبح شددست وصورتم رو شستم و صبحونمو خوردم ولباس پوشیدم رفتم شرکت...رفتم چندتا برگه رو بدم به جیمین که یاد اون مرو دیشب افتادم وتصمیم گرفتم از جیمین یکم پول بگیرم اصلا دوست نداشتم این کارو کنم ولی مجبور شدم....

تق تق(صدای در مثلا)
جیمین:بیا تو
سوآ:بفرمایین اینم از برگه ها
جیمین:اوکی حالا میتونی بری
سوآ:عام....رئیس میشه یه چیزی بگم
جیمین:بگو
سوآ:میشه ۱۰میلیون وون(دیگ همینطوری گفتم)ازتون قرض بگیرم؟
جیمین:نه‌.....

ادمین ویو
سوآ میخواست جواب جیمین رو بده که یه مرد وارد دفتر جیمین شد....که وقتی سوآ بیشتر دقت کرد فهمید...........

شرط ها:۱۵لایک،۱۲کامنت،۲فالوور
____________________________________________
بچه ها بازم معذرت میخوام کم گذاشتم